100

دیروز یه روز به شدت شلوغ از لحاظ کاری بود برای من و من عاشق این روزام.. روزایی که حتی وقت نکنم برای چند دقیقه از جام بلند شم و یه کش و قوسی بدم به خودم تا خستگیم در بره... چقدر حسِ خستگیِ این روزا رو من دوست دارم :)

دیروز حتی دیگه نزدیک بود زخم بستر بگیرم

چقدر طفلی دیروز دانشجوها استرس داشتن واسه انتخاب واحدشون و من سعی میکردم تا جایی که در توانم باشه بهشون دلگرمی بدم و کارشون رو در نهایت توانم سریع و تند و با مهارت:دی انجام بدم که خب همینجورم بود و کلی تشکر کردن برای اینکه انتخاب واحدهاشون سریع و راحت انجام شد بر خلاف ترمای قبل :)

و اما من بسیار هیجان دارم برای ثبت نام کنکور سراسری و دارم فکر میکنم چقدر خوب میشد که برای امسال شکلات های فانتزی و متفاوت بدم به بچه ها... خب باید کمی وقت بزارم ببینم دیگه چه کاری میشه کرد که لبخند آورد روی لب هاشون ...

نظرات 4 + ارسال نظر
علیرضا یکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت 10:53 http://www.streetboy.blogsky.com

یعنی ببین شک نکن فقط خودت به تنهایی سریع و راحت انجام دادی انتخاب واحداشون. پهنای باند و بروزرسانی سیستم انتخاب واحد اصلاً توشون تاثیر نداره.

میدونم میخوای جفت پا بیای تو صورتم ولی متاسفانه باید بگم زکی من آیکون دفاع شخصی رو گرفتم

یعنی شما شک داری؟ آیکون چپ چپ نگاه کردن:دی
هه هه... من آیکون بولدوزر رو گرفتم... بگیر که اومد:دی

زگیل خان چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 23:45 http://zighil.blogfa.com

خسته نباشید.
کلا اجر شما با صاحب کلنگ.
زخم بسترتون مستدام.

یعنی اون کلنگ رو میزنم رو زبون دراز شما

سحر خانم چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 19:11 http://sahar24.20r.ir/

خیلی ممنون از وب سایت خوبتون وبتون خیلی عالیه موضوعاتشو متنوع ترکنین بهتره
65188

نگین چهارشنبه 7 بهمن 1394 ساعت 10:01 http://poniya.blogsky.com/

اووووووووووه حکیمه من دیروز مرخصی بودم- از اون روزای پیک کاریمم بود- حالا از صب تا حالا فقط به برگه هایی که رو میزمن و منتظر ثبتن نگاه میکنم غصه ام میگیره حس و حالتو از کجا خریدی منم برم بخرم؟

یه حراجی بود از اونجا خریدم
الان ولی دیگه حس و حال ندارم:دی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.