1-یه چندتایی کاغذ طرح دار توی سایز آ5 سفارش دادم... گفته تا آخر هفته میرسه دستم :)
دیشب داشتم به این فکر میکردم یه وب بزنم توی بلاگفا، و هر روزم رو اونجا بنویسم... همه ی همه ی هر روزم رو... نظراتش رو هم ببندم و آدرسشم کسی ندونه... اون وقت خیلی راحت میشه هر روزم رو بنویسم بدون هیچ دلهره ای... بدون اینکه مثلا ممکنه امروزم درست مث دیروزم باشه و یا فردا رو ممکنه عین امروز بنویسم... خب این روزای من عادی و جالبه :) خسته کننده نیست اما یه جوره :) صبح ها سر کار و عصرها هم خونه مشغول یه کار ثابت :) عالیه ... و خب اینا هیچ جذابیتی برای معدود خواننده های اینجا نداره...
شایدم یه پست اونجا رو بنویسم در مورد میم! مثلا داستانهای میم! یه زمانی هروقت دلتنگ میشدم، یه کاغذ برمیداشتم و کلی چیز میز مینوشتم! میزاشتمشون توی یه صندوق و به اسی گفته بودم اگه روزی توی جوونیم مردم، این صندوق رو فقط و فقط تو بردار... محتویات داخلش برام اهمیت داشت وقتی زنده بودم و دوست نداشتم کسی بخونه... ولی خب وقتی بمیرم مهم نیست برام ... میتونی قبل اینکه گم و گورشون کنی یه نگاهی بندازی و ببینی چی نوشته توشون:دی
درسته که میم تموم شد و اون صندوق رو خودم منهدم:دی کردم اما میتونم بگم ناب ترین حس ها رو من اون موقع داشتم... شاید چون خودم زلال بودم... اینا رو خواهم نوشت توی اون وبی که کسی منو نمیشناسه و من می تونم روزهای خیلی خیلی عادی و تکراری، ولی دوست داشتنیم رو بدون هیچ دلهره ای بنویسم :)
2- یه خانوم 40-50 ساله سر یه حرفی که کاملا درست بود و من زدم! با من لج کرده و ماتحتاتش سوخته از بی محلی های من! خانوم کمی محترم باید بهت بگم منو نبین که میخندم و صدام در نمیاد اونجا! من اگه عصبانی بشم، صدتای تو رو که همه جا رو پر کردی که اومدم بشورمش و پهنش کنم توی آفتاب رو می شورم و میزارم زیر سایه بمونین تا بگندین! اما میدونی؟ در شان من نیست... واسه همین بهت بی محلی میکنم :) واسه همین سوختی آره؟ یه دوستی یه حرفی رو همیشه میزد توی این مواقع که من واقعا واقعا قبولش داشتم و اصلا قشنگ مطلب رو می رسونه ! الان دقیقا دردِش از دندون دردم بدتره! (نمیتونم اون حرف رو بزنم اینجا، یه کم بی ادبیه:دی)
رک گویی خیلی بهتر از اینه که حرفهاتون رو بپیچونین
رک باشید
متوجه منظورتون نشدم!
خیلی هم خوب.
خشونت خوبه ها. ولی بعضی وقت ها ارزششو نداره کلاً
دقیقا موافقم ...
ینی الان اون جمله چی میتونه باشه?
الان اسمت چرا همچین شده؟
خیلی دیگه مفهوم رو میرسونه:دی واسه همین ندونین بهتره
اقای میم جونشو نجات داده از دست تو،
خوش ب سعادتش:دی
+احترامسن و سال شو داشته باش بچه...:)
شایدم خانوم میم!
من احترامش رو دارم اتفاقا،برای همین سکوت میکنم،ولی سوخته دیگه!
درباره خصوصی،وقت کنم چشم
چه باحال اول فک کردم وبلاگتون باز نشده
بعد دیدم اسمش اینه که باز نمیشه ....
:)
اینم یه مدلشه دیگه ...
خوش اومدین