19

1-از بس که آدم مسقره! ای ام، وقتی که جدی میشم خنده ام میگیره :/

گرچه هیچوقت نشده که این خنده رو بروز بدم، اما همیشه زیر پوستی خنده ام گرفته! خوب شد این سری پشت تلفن بود وگرنه معلوم نبود بتونم خنده ام رو کنترل کنم از بس جدی شده بودم

دیروز نمی دونم حرف سر چی شد اصلا که به اینجا رسید، ولی به جایی که رسید جالب بود! یه هویی ازم پرسید تا حالا کاری بوده که دوست داشته باشی انجام بدی و به هر دلیلی نتونی انجام بدی و شجاعتش رو نداشته باشی در عین اینکه خیلی خیلی دوست داری انجامش بدی؟
خب خیلی تعجب کردم از حرفش! تا حالا هیچکس همچین سوالی رو نپرسیده بود! در نگاه اول گفتم نه... اما بعد گفتم صبر کن یه مقدار فکر کنم...

بعد دیدم که هست! چهار تا کار بود که من دوست داشتم انجام بدم اما شجاعتش رو ندارم! یکیشون اینکه هر غذایی رو که دوست دارم بخورم تا بترکم:دی

جوابای اونم خیلی برام جالب بود =)) کلی خندیدم به جواباش !

از ظاهر شهر و ماشین های عجیب غریبی که اومدن توی شهر، قشنگ معلومه که مسابقات اینجا برگزار میشه...  دل تو دلم نیس فردا برسه شال و کلاه کنم و برم محل مسابقات، ان شاء الله :)

تونستم واستون عکس میگیرم و میزارم ...

2- یه نفر امروز اومد اینجا و گفت که میخواد واسه اربعین ثبت نام کنه و پیاده بره کربلا... من؟ قلبم تند تند زد و اشکام داشتن می ریختن... گفتم کار ما نیست و فرستادمش که بره... همه ی همه ی پارسال جلوی چشمم اومد...یادتونه؟ اومدم گفتم دارم میرم کربلا و بعد جمعه راهی بودم ولی پنج شنبه اش با اینکه چمدونمم بسته بودم کنسل شد و من چقدر غصه ام گرفته بود،اما نمی دونستم  غصه ی اصلی فردا صبح به گوشم میرسه و جمعه... امان از جمعه... من خیلی دلتنگشم، خیلی زیاد...

نظرات 4 + ارسال نظر
مرجان شنبه 25 مهر 1394 ساعت 10:56

میدونستی من عاشق اسبم؟ البته تا حالا سوارکاری نکردم
آره خب دقیقا من پولشو نداشتم

ای جونممممممم :* منم عاشق اسبم و سوارکاری... اما اسب سواری کلا ماله بچه پولداراس :دی
:دی

هیسسس پنج‌شنبه 23 مهر 1394 ساعت 19:58

ایششش
ثبت نام میکردی خو
بی جنبه

میدونی همه چی جور بود فقط ماشینش نبود:دی

میلو پنج‌شنبه 23 مهر 1394 ساعت 18:47

مسابقه ی چی؟

مسابقات ماشین سواری... آفرود

مرجان پنج‌شنبه 23 مهر 1394 ساعت 18:01

چه جالبه حکیمه
فکر نمی کردم تو بم برگزار شه همچین چیزی
من خیلی کارا هس که دوس دارم انجام بدم اما نشده ولی دلیلش ترس نبوده

آره خیلی...
یکی از بهترین پیست های سوارکاری هم اینجاس مرجان :)
نه حالا دقیقا ترس، میتونه مثلا جور نبودن امکانات و ... هم باشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.